اول جنگ تن به تن، اول نزاع بين
زن و شوهر شروع ميشود. چه نزاعي! زندگي تجملي، زندگي چشم و همچشمي اقتضايش اين
است كه اختلاف بيندازد. اصلاً طبيعت زندگي چشم و همچشمي نزاع است. اين نزاععاي
بين زن و شوهرها را وقتي بررسي كنيمميبينيم صدي هشتاد آن بر ميگردد به زندگي
تجملي، صدي هشتاد آن بر ميگردد به زندگي چشم و همچشمي. عروس ميآيد خانهي شوهر،
همان روزهاي اول كه يك دست لباس پوشيد، دست دوم لباس را هم پوشيد، دست سوم را هم
ميخواهد. يعني حاضر نيست در يك جلسه يك دست لباس بپوشد. يعني اگر اين دست را
پوشيد دفعهي ديگر كه خواست جلسه برود بايد يك لباس ديگر بپوشد. و چون ندارد نزاع
از همين جا شروع ميشود. او ميگويد قباله را بده ميخواهم لباس بگيرم. ميخواهم
زندگي تجملي بكنم. خيال هم نكنيد كه اگر اين هفت خوان را هم گرفت ميتواند به
مرادش برسد. نه. اگر رستم به مقصودش رسيد ما به اول اختلاف رسيديم. به درد چه كنم
چه كنم رسيديم.
به قول آن اقا كه ميگفت جوان تا
زن ندارد مثل مردي است كه كلاه ندارد وقتي هم زن گرفت كلاه خوبي سر او گذاشته ميشود.
وضع زندگي ما به اين جا رسيده كه اگر شوهر كند و زن بگيردميبيند عجب كلاهي سرش
رفته است. ميگويد كاش شوهر نكرده بودم؛ اي كاش زن نگرفته بودم. آنچه ديروز و
امروز گفتيم دردهاي اجتماعي هستند كه غدهي چركين و درد سرطان جامعه ميباشند.
اما مداواي آن آسان است. دواي يك
آيه قرآن است. اگر جامعه اسلامي به اين ايه عمل كند تمام اين دردها تمام اين موانع
برطرف ميشود. جنگ تن به تن هم كه مانند
شش مشكل اول خرافي بود رفع ميشود، مشكل سواد هم كه يك مسأله اصولي است برطرف ميشود.
قرآن شريف راجع به مؤمن ميفرمايد:
«و عباد الرحمن الذين يمشون علي الارض هونا و اذا خاطبهم
الجاهلون قالوا سلاما . . . و الذين إذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين
ذلك قواما»[1]
مؤمن آن است كه وقتي ميخواهد
خرج كند اسراف ندارد؛ زندگي چشم و همچشمي ندارد؛ زندگي تجملي هم ندارد. اما بخيل
هم نيست؛ بلكه معتدل است و كان بين ذلك قواما. اگر انسان تجملي فكر نكند، اگر
انسان ساده زندگي كند، اگر انسان زندگي تجملي و چشم و همچشمي را كنار بگذارد، اين
خرافهها رفع خواهد شد. حتي جوان ميتواند دانشگاهش را هم برود زن هم بگيرد. اگر
ميبيني جواني كه دانشگاه ميرود نميتواند زن بگيرد براي اين است كه خرافه يكي پس
از ديگري جامعه را گرفته است. براي اينكه زندگي چشم و همچشمي، زندگي تجملي و به
قول قرآن شريف زندگي افراطي جامعه را گرفته است. و الا اگر زندگي تجملي نباشد، خرج
باشد نه برج، ميتواند دانشگاهش را برود، درسش را هم بخواند.
پي نوشت ها:
[1]. سوره فرقان آيه65 و 67
ترجمه: و بندگان(خاص) خداي رحمان آنان هستند كه بر روي زمين راه به تواضع و فروتني
روند. و هرگاه مردم جاهل به آنان خطاب (و عتابي) كنند با سلامت نفس(و زبان خوش)
جواب دهند . . . و آنان هستند كه هنگام انفاق(به مسكينان) اسراف نكرده بخل هم
نورزند؛ و احسان ميانهرو و معتدل باشند.